مدیریت آموزشی
فاطمه طاهرپور؛ فاطمه ناصری
چکیده
یادگیری سازمانی از ملزومات سازمانهای مدرن برای رویارویی با تغییرات فزاینده و پاسخگویی سریع به تغییرات محیطی است. تحقق معنادار یادگیری سازمانی وابسته به حضور برخی متغیرها در جهت تسهیل و گسترش آن است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه بین همآفرینی و یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأتعلمی دانشگاه بیرجند انجامگرفته است. ...
بیشتر
یادگیری سازمانی از ملزومات سازمانهای مدرن برای رویارویی با تغییرات فزاینده و پاسخگویی سریع به تغییرات محیطی است. تحقق معنادار یادگیری سازمانی وابسته به حضور برخی متغیرها در جهت تسهیل و گسترش آن است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه بین همآفرینی و یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأتعلمی دانشگاه بیرجند انجامگرفته است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأتعلمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 341 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی، تعداد 210 پرسشنامه بهصورت تصادفی ساده بین طبقات مختلف توزیع شد که از مجموع آنها، 186 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفته است. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه همآفرینی طاهرپور (1400) و پرسشنامه یادگیری سازمانی فام و اسوایزسزک (2006) استفاده شد. پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد و برای پرسشنامه همآفرینی 91/0 و برای یادگیری سازمانی 94/0 برآورد شد. نتایج تحلیل نشان داد تغییرات مؤلفههای گفتگو، خطرپذیری و شفافیت پیشبینیکننده تغییرات در میزان یادگیری سازمانی میشود. یافتهها نشان داد مؤلفه گفتوگو، یادگیری سازمانی را افزایش خواهد داد؛ اما مؤلفه دسترسی، قابلیت پیشبینی تغییرات مربوط به یادگیری سازمانی را نداشت. همچنین همآفرینی با ضریب مسیر استاندارد (81/0) و آماره t (08/9) با یادگیری سازمانی در سطح 001/0 رابطه مثبت و معنیداری دارد و الگوی مفهومی پژوهش از برازش لازم برخوردار بود. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت همآفرینی با ایجاد گفتمان، تسهیل جریان انتشارات اطلاعات، ایجاد تدابیری برای شفافیت و انعطافپذیری بین اعضای هیأتعلمی دانشگاه، زمینههای ارتقای یادگیری سازمانی را فراهم میکند.
علوم تربیتی و روانشناسی
فاطمه طاهرپور؛ حسین فلاحی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی عزتنفس سازمانی در رابطه بین سایش اجتماعی و سکوت سازمانی انجام گرفت. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفیـ همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 98ـ97 به تعداد 323 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 175 نفر برآورد شد و گزینش آنان ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی عزتنفس سازمانی در رابطه بین سایش اجتماعی و سکوت سازمانی انجام گرفت. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفیـ همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 98ـ97 به تعداد 323 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه 175 نفر برآورد شد و گزینش آنان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده صورت گرفت. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه سکوت سازمانی ونداین (2003)، سایش اجتماعی دافی و همکاران (2002) و عزتنفس سازمانی پیرس و همکاران (1989) استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و به ترتیب برابر با 93/0، 95/0 و 96/0 برآورد شد. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد روابط بین متغیرهای پژوهش در سطح 05/0 معنادار بود؛ به گونهای که با افزایش یک انحراف استاندارد در نمره سایش اجتماعی، سکوت سازمانی 27/0 انحراف استاندارد افزایش خواهد یافت و با افزایش یک انحراف استاندارد در عزتنفس سازمانی، سکوت سازمانی 34/0 انحراف استاندارد کاهش خواهد یافت. علاوه بر آن، عزتنفس سازمانی نقش میانجی بین سایش اجتماعی و سکوت سازمانی ایفا میکند. الگوی معادلات ساختاری از برازش خوبی برخوردار بود و همه شاخصهای برازش الگو در دامنه قابل قبول قرار داشتند. بنابر یافتههای پژوهش میتوان گفت از آنجا که رفتارهای سایشی منجر به افزایش رفتارهای ناسالم و درنتیجه کاهش تعاملات مثبت و سازنده میشوند؛ بنابراین سازمانها، ازجمله دانشگاهها، لازم است در جهت کاهش و حذف این رفتارها تلاش کنند.